رادينرادين، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

شيرين ترين بهانه ام براي زندگي

مروري تصويري بر3 ماهه اخير

1394/2/21 5:20
نویسنده : مامان شادي
182 بازدید
اشتراک گذاری

 

برس بابايي رو خيلي دوست داري. مشغول صفا دادن به سرت هستي

رفته بوديم پل طبيعت. خيلي بهت خوش گذشت. جمعه آخرين ساعات از سال 93


تو عيد با خاله شيوا اينا ابيانه رفته بوديم ، نشستي پشت فرمان ميني بوسي كه اونجا مسافر جابجا ميكرد، رانندگي كني يكدفعه راننده اش اومد هول شدي كه از سر جاش بلند شي. دوربين دستم بود همون لحظه عكس گرفتم

سيزده بدر امسال خيلي بهت خوش گذشت. با اين ماشينت تو پارك بابا بابك حسابي بازي كردي. كارگرها هم بندگان خدا مراقبت بودن من يه نفسي كشيدم. خدا عمرشون بده

 

اين لباسها و كفش رو خودت انتخاب كردي و پوشيدي. داشتم تلفني با خاله فرشته صحبت ميكردم ديدم صداي در مياد. اومدم ديدم با اين تيپ داري در رو باز ميكني بري بيرون. ولي قفل بودبغل

اينم عكست با سامان و آرمان. خونه خاله احترام. براي برگشتن سودابه مهموني داده بود.27 فروردين.

دو هفته پيش رفتيم توچال. خيلي بهت خوش گذشت پسرم . اينم ژستت كنار بابايي

تو كالسكه نمينشستي. بابايي پيشنهاد داد رو ساكت بشونيمت. خوشت اومد چند دقيقه نشستي.

بقيشو مثل ما پياده روي كردي

اينم مال بهمن ماهه. رفتيم بيرون ناهار خورديم بعدش برديمت پارك نزديك اونجا. دلم نيومد عكستو نگذارممحبت

پسندها (1)

نظرات (0)